خشکسالی اخلاق؛ بی‌بارانی وجدان
خشکسالی اخلاق؛ بی‌بارانی وجدان
وقتی نماینده‌ای خشکسالی را به بی‌حجابی زنان و عمل نکردن رئیس‌جمهور به قانون عفاف ربط می‌دهد، پرسش اصلی این است: آیا بحران آب و بی‌بارانی را باید در آسمان جست یا در زمینِ سیاست و مدیریت؟

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، وقتی نماینده‌ای خشکسالی را به بی‌حجابی زنان و عمل نکردن رئیس‌جمهور به قانون عفاف ربط می‌دهد، پرسش اصلی این است: آیا بحران آب و بی‌بارانی را باید در آسمان جست یا در زمینِ سیاست و مدیریت؟

در مجلس، کامران غضنفری خشکسالی را نتیجه بی‌حجابی و اجرا نشدن قانون عفاف دانست. او گفت آسمان بی‌ابر، سزای گناهانی است که در سایه بی‌عفتی روییده‌اند. این نگاه، بار دیگر دین را به سطحی‌ترین تفسیرها تقلیل داد؛ همان‌طور که روزگاری ممنوعیت ویدئو یا ماهواره را به برکت و فراوانی نعمت پیوند می‌زدند.

پرسش‌های بی‌پاسخ

اگر بی‌حجابی عامل خشکسالی است، پس چرا اروپا و غرب بی‌حجاب، سرسبز و پرآب‌اند؟ چرا تورم، گرانی و فقر را به گناهی دیگر نسبت نمی‌دهند؟ چرا صدای گریه فرزندان زیر خط فقر شنیده نمی‌شود؟ پیامبر اسلام برای گریه یک نوزاد، نماز را کوتاه کرد تا مادر به فرزند برسد؛ اما امروز قانون عفاف بر زبان‌هاست و فقر بر زمین رها شده است.

ارزش کجاست؟

ارزش‌ها نه در شعارهای مبهم، بلکه در زندگی انسان‌ها معنا می‌یابند. ارزش آن است که هیچ پیرزن یهودی در سرزمین علی(ع) گرسنه سر بر بالین نگذارد. ارزش آن است که مردم زنده بمانند و امید داشته باشند تا عمل صالح ممکن شود. وقتی فقر نزدیک به کفر است، چسبیدن به ظاهر قانون عفاف، بی‌توجهی به اصل عدالت و برابری است.

حجاب در نگاه، نه در لباس

عفاف و حجاب ضرورتی نیک است، اما نه آن‌گونه که سطحی تفسیر می‌شود. مثال هند روشن است: زنان پوشیده‌اند، اما مردان چشم‌چران در صدر آمار جهانی‌اند. این یعنی حجاب را باید در نگاه و تربیت جست، نه صرفاً در پوشش. خشکسالی اخلاق و بی‌آبی وجدان، شاید بیش از بی‌حجابی لباس، زمین را خشک کرده باشد.

پیش از آنکه خشکسالی طبیعت را به گناه مردم نسبت دهیم، باید به خشکسالی اخلاق و عدالت بیندیشیم. شاید مشکل از جای دیگری است؛ شاید مسئولان و نمایندگان، مسیر نامه مالک اشتر را فراموش کرده‌اند. اگر گناهان ما خشکسالی آورده، پس باران باید ثمر دعای شما باشد. نمونه‌ای بیاورید، مصداقی نشان دهید. مردم هنوز منتظرند ببینند دعای شما چه بارانی بر این سرزمین باریده است.

 

 

  • نویسنده : مینوفر چراغی