باج‌گیری سیستمی در حمل‌ونقل هوشمند؛ چگونه الگوریتم اسنپ مسافر را به پرداخت بیشتر وادار می‌کند؟
باج‌گیری سیستمی در حمل‌ونقل هوشمند؛ چگونه الگوریتم اسنپ مسافر را به پرداخت بیشتر وادار می‌کند؟
رفتار رانندگان در ساعات اوج تقاضا نشان می‌دهد که حذف گزینه‌ی «عجله دارم» مشکل گران‌فروشی را حل نکرده و آن را به یک مکانیزم پنهان و پیچیده تبدیل کرده است؛ مکانیزمی که مسافر را ناگزیر به پذیرش نرخ‌های بالاتر می‌کند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، تحلیل رفتار رانندگان در ساعات پرترافیک نشان می‌دهد که آنان با رد کردن پیشنهاد اولیه کرایه، عملاً قیمت را به سمت افزایش هدایت می‌کنند. این اقدام نه یک اعتراض، بلکه یک استراتژی مدیریتی است که فشار مالی آن مستقیماً بر دوش مسافر قرار می‌گیرد؛ مسافری که چاره‌ای جز رسیدن به مقصد ندارد.

تا چندی پیش، مسافر می‌توانست انتخاب کند که آیا حاضر است برای صرفه‌جویی در وقت، مبلغ بیشتری بپردازد یا خیر. اما امروز این اختیار به‌طور کامل از او سلب شده است. حذف گزینه‌ی «عجله دارم» تنها شکل ظاهری گران‌فروشی را تغییر داده و آن را از یک دکمه‌ی صریح به فرآیندی نامرئی و تحمیلی تبدیل کرده است. الگوریتم سیستم با سوءاستفاده از ساعات اوج تقاضا و عدم پذیرش هوشمندانه رانندگان، مسافر را به تحمل نرخ‌های بالاتر وادار می‌کند.

با وجود حذف دستوری این گزینه توسط سازمان تعزیرات، گزارش‌های میدانی نشان می‌دهد که مکانیزم آن همچنان فعال است. کاربران شکایت دارند که برای پایان دادن به انتظار طولانی، ناچارند نرخ‌های چندبرابری را بپذیرند. در واقع، روح «عجله دارم» از بین نرفته، بلکه تنها از یک انتخاب صریح به یک اجبار نامرئی تغییر شکل داده است.

به‌طور طبیعی در ساعات اوج تقاضا نرخ کرایه افزایش می‌یابد تا رانندگان به قبول سفر ترغیب شوند. اما شیوه‌ی فعلی اجرای این سیاست، مصداق افزایش اجباری قیمت است. رانندگان قیمت اولیه را بررسی می‌کنند و اگر آن را پایین‌تر از حد انتظار بدانند، سفر را رد می‌کنند. در نتیجه، مسافر با درخواست‌های پیاپی ناموفق مواجه می‌شود و هر بار قیمت بالاتر ثبت می‌شود. این روند گاه تا نیم ساعت طول می‌کشد و مسافر را در موقعیت اجبار قرار می‌دهد.

در نسخه‌ی قبلی، مسافر می‌توانست آگاهانه تصمیم بگیرد که آیا حاضر است برای صرفه‌جویی در وقت، مبلغ بیشتری پرداخت کند یا خیر. اما اکنون این هزینه به‌صورت غیرمستقیم و تحمیلی اعمال می‌شود و اختیار انتخاب از مسافر سلب شده است. در نتیجه، او ناچار به پذیرش نرخ‌های چندبرابری می‌شود.

حذف فیزیکی دکمه‌ی «عجله دارم» تنها مسیر گران‌فروشی را تغییر داده است. سازمان‌های نظارتی باید تشخیص دهند که گران‌فروشی نه‌فقط در ارائه‌ی یک گزینه، بلکه در طراحی سیستمی نیز می‌تواند رخ دهد؛ سیستمی که مسافر را برای تأمین یک نیاز ضروری، وادار به پرداخت قیمتی بالاتر از نرخ متعارف می‌کند.

رفتار رانندگان و الگوریتم‌های سامانه‌های حمل‌ونقل هوشمند نشان می‌دهد که حذف یک گزینه کافی نیست. گران‌فروشی می‌تواند در قالب طراحی سیستمی بازتولید شود و مسافر را در موقعیت اجبار قرار دهد. نظارت مؤثر و اصلاح ساختار قیمت‌گذاری، تنها راه جلوگیری از تبدیل خدمت‌رسانی به ابزار فشار مالی بر کاربران است.

  • نویسنده : مینوفر چراغی