پرستاری در ایران؛ شغلی شریف با دستمزدی تحقیرآمیز
پرستاری در ایران؛ شغلی شریف با دستمزدی تحقیرآمیز
پرستاران ستون فقرات نظام سلامت‌اند، اما با حقوقی ناهمخوان با واقعیت‌های اقتصادی، فشارهای طاقت‌فرسا و وعده‌هایی که هرگز عملی نمی‌شوند، روزگار می‌گذرانند. روایت‌های راضیه و فاطمه چراغی، دو پرستار از بیمارستان شهدا، تصویری روشن از فرسایش شغلی و بی‌عدالتی مزدی در مراکز درمانی دولتی ارائه می‌دهد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، نظام سلامت ایران با کمبود هزاران پرستار دست‌و‌پنجه نرم می‌کند؛ عددی که ‌تنها یک آمار خشک نیست، بلکه نشانه‌ای از بحرانی است که هر روز در بیمارستان‌ها، مراکز درمانی و پایگاه‌های اورژانس کشور نفس می‌کشد. پرستارانی که باید ستون‌های مراقبت از جان مردم باشند، امروز خود درگیر شیفت‌های فرسایشی، اضافه‌کاری‌های اجباری، معوقات پرداخت‌نشده و بی‌عدالتی مزدی‌اند.

به اذعان مسوولان، نظام سلامت کشور با کمبود بیش از ۱۰۰ هزار پرستار روبروست؛ به طوری که استاندارد جهانی پوشش پرستاری در کشور رعایت نشده و نسبت پرستار به تخت فعال در کشور کمتر از نصف میانگین جهانی است؛ نتیجه فرسودگی شغلی، مهاجرت گسترده، کاهش کیفیت خدمات درمانی و تهدید جدی برای سلامت عمومی است؛ در همین راستا معاون پرستاری وزارت بهداشت نیز اخیرا هشدار داده که اگر عدالت مزدی و نظام پرداخت اصلاح نشود، انگیزه خدمت در میان پرستاران به‌شدت افت خواهد کرد.

در روز‌ی که به نام پرستار نام‌گذاری شده، مسئولان بار دیگر به ارائه وعده‌های رنگارنگ پرداختند اما جامعه پرستاری دیگر با وعده‌ها دل‌خوش نیست.

آن‌ها خواهان اقدام فوری، اصلاح ساختارهای پوسیده و بازنگری در سیاست‌های منابع انسانی‌اند. پرستاری در ایران تنها یک شغل نیست؛ بلکه میدانی برای ایثار بی‌پشتوانه است، جایی که شعله‌های عشق به خدمت با بی‌توجهی ساختاری در خاموش می‌شود.

حقوق ناکافی و وعده‌های بی‌سرانجام

راضیه چراغی، معاون بخش بستری بیمارستان شهدای دهلران از وضعیت پرستاران در نظام سلامت ایران می‌گوید.

وی با لحنی صریح و بی‌پرده از واقعیت‌هایی صحبت می‌کند که سال‌هاست در سایه مانده‌اند.

چراغی می‌گوید: حقوق پایه یک پرستار در شرایط اقتصادی فعلی، حتی کفاف یک زندگی معمولی را نمی‌دهد. وعده‌های افزایش حقوق هم بیشتر شبیه افسانه‌اند؛ هر بار فقط از رسانه‌ها می‌شنوند، اما در عمل چیزی تغییر نمی‌کند. با این حال، در محل کارشان نسبت پرستار به بیمار رعایت می‌شود، هرچند این رعایت مانع از فشارهای روحی و جسمی نیست. پرستاری، به گفته او، همچنان شغلی سخت و فرسایشی است.

چراغی در ادامه تأکید می‌کند: قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری در حال اجراست، اما پرداخت تعرفه‌ها با تأخیر شدید مواجه است. آخرین پرداخت مربوط به آذر ۱۴۰۳ بوده؛ یعنی تعرفه‌ها با یازده ماه تأخیر پرداخت می‌شوند. در حال حاضر اضافه‌کار معوقه‌ای ندارند و حقوق و اضافه‌کار همزمان پرداخت می‌شود.

وقتی از مهاجرت می‌پرسیم، می‌گوید فعلاً برنامه‌ای ندارد، اما شرایط پرستاری در کشورهایی که دوستان و همکارانش مهاجرت کرده‌اند را که می‌سنجد، دلگیر می‌شود. حسرت می‌خورد که چرا در ایران به این حرفه بها داده نمی‌شود. تنها چیزی که او را در این مسیر نگه داشته، علاقه شخصی‌اش به ماهیت پرستاری است؛ وگرنه امیدی به تغییرات اساسی ندارد.

او از نیاز به فرهنگ‌سازی بیشتر می‌گوید و خواسته‌هایی را مطرح می‌کند که سال‌هاست در میان پرستاران تکرار می‌شود؛ پرداخت فوق‌العاده خاص، پرداخت به‌روز تعرفه‌ها و کاهش سنوات بازنشستگی با توجه به سختی و زیان‌آور بودن این شغل.

فاطمه چراغی، پرستار بخش دیالیز بیمارستان شهدا نیز از وضعیت معیشتی و شرایط کاری پرستاران در مراکز دولتی می‌گوید.

او تأکید می‌کند که حقوق فعلی پرستاران، با وجود تفاوت‌هایی در میزان دریافتی، به‌هیچ‌وجه پاسخگوی نیازهای یک خانواده نیست.

به گفته چراغی حقوق پرستاران در بیمارستان‌های دولتی بین ۱۲ تا ۲۵ میلیون تومان متغیر است، اما با توجه به تورم و هزینه‌های زندگی در سال‌های اخیر، این مبلغ اصلاً کافی نیست. افزایش حقوقی که گاه در رسانه‌ها مطرح می‌شود در عمل فقط شامل افزایش اندکی در نرخ ساعات اضافه‌کاری اجباری بوده و بس. از نظر او، این تغییرات نه‌تنها کافی نیستند و در برابر حجم کاری پرستاران، ناچیز به نظر می‌رسند.

این پرستار ایلامی به قانون تعرفه‌گذاری خدمات پرستاری اشاره می‌کند و می‌گوید این قانون هنوز به مرحله اجرا نرسیده است. از سوی دیگر، کارانه و اضافه‌کاری‌ها که خودشان هم مبلغ زیادی نیستند، از سال گذشته تا امروز پرداخت نشده‌اند. با این نرخ تورم، وقتی این مبالغ بالاخره پرداخت می‌شوند، دیگر ارزش مادی خاصی ندارند.

چراغی در پایان خواستار بازنگری در نظام پرداخت و عدالت مزدی، افزایش بودجه پرستاری، استخدام سالانه نیروهای جدید، بهبود شرایط کاری، ارتقای منزلت اجتماعی پرستاران و در نهایت معافیت مالیاتی برای این قشر فرسوده اما وفادار شد.

پرستاری در ایران، برخلاف شعارهای حمایتی، همچنان در حاشیه تصمیم‌گیری‌های کلان باقی مانده؛ قانونی که اجرا نمی‌شود، تعرفه‌هایی که با تأخیر پرداخت می‌شوند و حقوقی که با تورم مسابقه نمی‌دهد. این وضعیت افرون بر انکه موجب بی‌انگیزگی و مهاجرت نیروهای متخصص شده، بلکه سلامت عمومی را نیز در معرض تهدید قرار داده است.

در چنین شرایطی، اگر وزارت بهداشت و نهادهای تصمیم‌گیر به جای وعده‌های رسانه‌ای، به بازنگری جدی در نظام پرداخت، استخدام نیروهای تازه‌نفس‌و ارتقای منزلت اجتماعی پرستاران نپردازند، باید منتظر تبعاتی باشند که دیگر صنفی نیست؛ پرستاران، ستون فقرات نظام درمانی‌اند و بی‌توجهی به آن‌ها، بی‌توجهی به سلامت جامعه است.

  • منبع خبر : اختصاصی هوژان