به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، اجرای اصلاح نرخ بنزین پس از شش سال، یکی از مهمترین تصمیمات اقتصادی دولت در ماههای اخیر بود؛ تصمیمی که بهطور طبیعی میتوانست با واکنشهای اجتماعی و سیاسی همراه شود. وزارت نفت با اتکا به برنامهریزی دقیق و هماهنگی میان دستگاهها، این سیاست را با کمترین چالش عملی کرد و از ابتدای هفته جاری نرخ سوم بنزین با کارت جایگاه به پنج هزار تومان رسید.
در روزهای نخست اجرای طرح، برخی نواقص اطلاعرسانی و مسائل فنی مانند ابهام درباره «نوشمارهها» مطرح شد، اما این موارد به سرعت مدیریت شد و مسیر اجرای مصوبه بدون تنش جدی ادامه یافت. همین روند باعث شد بسیاری از ناظران، اصلاح قیمت بنزین را یکی از کمحاشیهترین تغییرات سوختی سالهای اخیر بدانند؛ مقایسهای که با توجه به تجربههای گذشته اهمیت بیشتری پیدا میکند.
در چنین شرایطی، درست زمانی که طرح به ثبات رسید، شایعه استعفای «محسن پاکنژاد» وزیر نفت در برخی کانالهای خبری غیررسمی منتشر شد. بررسیها نشان میدهد این خبر فاقد صحت بوده و هیچ تأییدی از منابع رسمی یا حتی غیررسمی در دولت دریافت نکرده است.
تحلیل فضای رسانهای نشان میدهد این موج خبری بیش از آنکه ریشه در تحولات وزارت نفت داشته باشد، محصول یک بازی رسانهای هدفمند از سوی برخی افراد خاص و حتی چهرههایی است که پیشتر در این وزارتخانه مسئولیت داشتهاند. طرح چنین شایعهای همچنین با استقبال برخی وزیران در آستانه استیضاح روبهرو شده است.
از روز گذشته، نزدیکان رسانهای به وزارتخانههای تعاون، کار و رفاه اجتماعی، راه و شهرسازی، جهاد کشاورزی و صمت که وزرای آنها با انتقادهای جدی و زمزمههای استیضاح مواجهاند، تلاش کردهاند با برجستهسازی این خبر بیپایه، توجه افکار عمومی و نمایندگان مجلس را از خود منحرف کنند.
در واقع، طرح نام وزیر نفت در چنین فضایی نقش یک «سوپاپ رسانهای» را ایفا میکند؛ روشی شناختهشده در مدیریت بحران خبری که هدف آن تغییر جهت جریان اطلاعرسانی از وزیری است که در آستانه استیضاح یا برکناری قرار دارد. به این ترتیب، وزارت نفت که بهتازگی یکی از حساسترین تصمیمات اقتصادی را بدون بحران اجتماعی اجرا کرده، ناخواسته به محور یک جنگ روایت تبدیل شده است.
شایعه استعفای وزیر نفت بیش از آنکه بازتاب واقعیت باشد، بخشی از یک تاکتیک رسانهای برای تغییر کانون توجه افکار عمومی است. این رویکرد نشان میدهد در فضای سیاسی و رسانهای ایران، استفاده از شایعات همچنان ابزاری برای مدیریت بحران و جابهجایی فشارهاست؛ ابزاری که هزینه آن در نهایت بر اعتماد عمومی و شفافیت سیاسی تحمیل میشود.
- نویسنده : مینوفر چراغی

















































