هورالعظیم در دود؛ اینجا وعده‌ها زودتر از نیزارها می‌سوزند
هورالعظیم در دود؛ اینجا وعده‌ها زودتر از نیزارها می‌سوزند
ماه‌هاست نفس مردم خوزستان زیر دود هورالعظیم سنگین شده، اما پاسخ مدیران همچنان «تشکیل کارگروه» است؛ در حالی‌که کار از کارگروه گذشته و زندگی مردم هر روز در آتش بی‌تدبیری می‌سوزد.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، از دشت آزادگان تا هویزه و سوسنگرد حتی اهواز، هر صبح با بوی دود و خاکستر آغاز می‌شود. مدارس تعطیل، بیماران تنفسی در بیمارستان‌ها و چشم‌هایی که از سوزش دود سرخ شده‌اند، تصویر تکراری هر روز این دیار است. در این میان، استاندار خوزستان خبر از «تشکیل کارگروه ملی» می‌دهد؛ خبری که بیشتر از امید، بوی تأخیر دارد.

وعده‌های تکراری، نفس‌های بریده

از ابتدای تابستان، وعده‌ها یکی پس از دیگری تکرار شده‌اند: رایزنی با عراق، اعزام هواپیمای آب‌پاش، پیگیری دیپلماسی آب. اما نتیجه چه بوده؟ آسمان خوزستان همچنان خاکستری است و آمار بیماران تنفسی در نیمه نخست سال به ۶۰ هزار نفر رسیده است.

اگر دیپلماسی تنها به نامه‌نگاری و نشست ختم شود، مردم خوزستان چه زمانی دوباره نفس پاک خواهند کشید؟

از نشست تا عمل؛ فاصله‌ای به‌اندازه هفت ماه دود

دادستان خوزستان، نمایندگان مجلس و کمیسیون اصل ۹۰ هشدار داده‌اند که بحران زیست‌محیطی استان به تهدیدی ملی بدل شده است. نماینده اهواز، مجتبی یوسفی، صریح گفته بود: آزادسازی تنها ۱۰۰ میلیون مترمکعب آب می‌تواند ۹۰ درصد دود را کاهش دهد؛ اقدامی ساده، اما بی‌پاسخ مانده است.

در این میان، استاندار همچنان بر «مذاکرات در حال انجام» تأکید دارد؛ مذاکراتی که دودش فقط به چشم مردم می‌رود.

قربانی خاموش توسعه نفتی

هورالعظیم ریه زمین است. زیستگاه پرندگان مهاجر و منبع معیشت صدها خانواده. اما این ریه سال‌هاست میان آتش نفت و بی‌تدبیری می‌سوزد. سازه‌های نفتی بدون ارزیابی زیست‌محیطی گسترش یافتند، فلرهای نفتی آسمان را سیاه کردند و پروژه‌های «نگهداری آب» نفس تالاب را بستند.

استاندار خوزستان به جای پاسخ‌گویی درباره عملکرد ضعیف دستگاه‌های زیرمجموعه از «اقدامات خوب در یک‌سال گذشته» سخن می‌گوید؛ جمله‌ای که برای مردم خوزستان طنز تلخی بیش نیست.

خوزستانی‌ها ناامید نیستند، اما صبرشان حدی دارد. آنان از روزگار جنگ تا امروز خاک و دود را تجربه کرده‌اند، اما هنوز برای نجات سرزمینشان مطالبه‌گرند. اکنون زمان آن رسیده که مسئولان به جای جلسات پرزرق‌وبرق، به میدان عمل بیایند: رهاسازی واقعی آب، دیپلماسی جدی با عراق و توقف پروژه‌هایی که نفس تالاب را گرفته‌اند.

هورالعظیم در انتظار تصمیمی شجاعانه است، نه کارگروهی تازه. تا زمانی‌که نگاه مدیران از «نشست» فراتر نرود، دود تالاب همچنان یادآور حقیقتی تلخ خواهد بود: در خوزستان، وعده‌ها زودتر از نیزارها می‌سوزند.

 

 

  • نویسنده : مینوفر چراغی