سودای لایک و بهای انسجام؛ چرا مناظره‌های وارداتی جامعه را فرسوده می‌کنند؟
سودای لایک و بهای انسجام؛ چرا مناظره‌های وارداتی جامعه را فرسوده می‌کنند؟
مناظره در رسانه‌های امروز بیش از آنکه میدان تبادل استدلال باشد، به جدال‌های هیجانی و مخرب بدل شده است؛ الگویی وارداتی که با داغ‌کردن مصنوعی فضای مجازی، انسجام اجتماعی را تضعیف می‌کند و ضرورت بازگشت به مناظره‌ای مبتنی بر منطق و احترام را یادآور می‌شود.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، در فضای رسانه‌ای امروز، مناظره به‌جای آنکه بستری برای تضارب آرا و رشد فکری باشد، به میدان جدال‌های احساسی و پرهیجان تبدیل شده است. این روند، که تقلیدی از مدل‌های وارداتی و پرزرق‌وبرق غربی است، بیش از آنکه به ارتقای فهم عمومی کمک کند، انسجام اجتماعی را تضعیف کرده است.

مناظره‌های کنونی بر تحریک عواطف و تزریق هیجان‌های کور بنا شده‌اند. مخاطب به‌جای مواجهه با استدلال و منطق، درگیر احساسات می‌شود و موضع خود را بر اساس هیجان تقویت می‌کند. این شیوه، به‌جای نقد ایده‌ها، به تخریب شخصیت‌ها منجر شده و نفرت‌پراکنی را جایگزین تضارب آرا کرده است.

چنین روندی در سطح کلان، انسجام جامعه متکثر ایرانی را تهدید می‌کند. محبوبیت کوتاه‌مدت برای مجریان و چهره‌ها شاید سودای لایک و فالوئر را برآورده کند، اما در بلندمدت، مصالح عمومی و رشد فکری جامعه قربانی می‌شود.

جامعه ایران نیازمند مناظره‌ای رشددهنده است؛ مدلی که در آن اصالت با استدلال باشد نه جدل. مخاطب باید تفاوت در مبانی فکری، منطق استنتاج و داده‌های پشتیبان را مشاهده کند. این فرآیند ذاتاً آموزنده است و به ارتقای سطح تحلیل اجتماعی کمک می‌کند.

مناظره آرمانی بر احترام متقابل و پذیرش حق مخالفت بنا می‌شود. ادبیات مؤدبانه و پرهیز از حملات شخصی، فرصت ارزیابی منصفانه را به مخاطب می‌دهد و خروجی آن باید بر «چگونه» و «چرا» متمرکز باشد، نه بر تخریب طرف مقابل.

این الگو نباید بهانه‌ای برای سلبریتی‌سازی و کسب محبوبیت زودگذر باشد. همان‌طور که هنرمندان متعهد از ابتذال برای جذب مخاطب دوری می‌کنند، رسانه‌های مسئول نیز باید از هیجان‌های کاذب و نفرت‌آلود برای داغ‌کردن فضای عمومی پرهیز کنند.

برای تغییر این وضعیت، سه نقش کلیدی باید ایفا شود: رسانه‌ها، چهره‌ها و مردم. رسانه‌های متعهد باید ساختارهای جدیدی برای مناظره طراحی کنند؛ قوانینی که وقت مساوی، پاسخ‌گویی به محورهای مشخص و ممانعت از توهین را الزامی کند. مجری نیز باید نقش داور فعال داشته باشد و در صورت خروج از چارچوب استدلال، دخالت کند.

چهره‌های عمومی و سیاسیون باید اعتبار بلندمدت خود را در گرو منطق بدانند، نه توانایی جدل. دوری از لفاظی‌های پوپولیستی و پذیرش تنوع فکری، می‌تواند مناظره را به ابزاری برای کشف نقاط کور و ارائه راه‌حل‌های واقعی تبدیل کند.

مردم نیز به‌عنوان تماشاگر اصلی باید مطالبه‌گر باشند. حمایت از مناظره‌های منطقی و محترمانه و طرد جدال‌های هیجانی، می‌تواند مسیر را تغییر دهد. ندادن لایک و بازنشر به محتوای صرفاً جنجالی، فشار اجتماعی لازم برای اصلاح الگو را ایجاد می‌کند.

این رویکرد سه‌جانبه، مناظره را از ابزاری هیجان‌ساز و مخدوش‌کننده به سکویی برای رشد فکری و ارتقای فهم عمومی بدل می‌کند. تنها در این صورت است که مناظره می‌تواند نقش واقعی خود را ایفا کند؛ یعنی تبدیل تضادها به موتور محرک توسعه اجتماعی، نه به عاملی برای فرسایش انسجام ملی.

 

  • نویسنده : مینوفر چراغی