به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، در روزهای گذشته، انتقادهای غیرمستقیم جعفر قائمپناه و واکنشهای کنایهآمیز محمدرضا عارف، فضای سیاسی دولت پزشکیان را وارد مرحله تازهای کرده است. هرچند این جدال در ظاهر یک کشمکش توییتری به نظر میرسد، اما بررسی زمینهها و سوابق طرفین نشان میدهد که این تنش را باید در چارچوب تقابل دو گفتمان رقیب در جریان اصلاحطلبی ارزیابی کرد.
ریشههای اختلاف؛ تجربهگرایی در برابر نسل جدید تصمیمسازی
محمدرضا عارف بهعنوان یکی از چهرههای باسابقه اصلاحطلب، نماد رویکرد محافظهکارانه و محتاطانه در سیاستگذاری است. او همواره بر ضرورت تعامل تدریجی، کاهش تنش و پرهیز از رادیکالیسم تأکید داشته است. در مقابل، جعفر قائمپناه بهعنوان چهرهای جوانتر و نزدیک به طیفهای ساختارشکنتر اصلاحات، با ادبیاتی صریحتر به نقد میراث مدیریتی گذشته پرداخته و از تصمیمگیریهای شجاعانه سخن میگوید.
این اختلاف از مدتها پیش در بدنه حامی دولت وجود داشت و اکنون در فضای آزاد و غیررسمی توئیتر آشکار شده است. در واقع، تقابل فعلی ادامه دو گفتمان رقیب در دولت پزشکیان است؛ گفتمان تجربهمحور که بر کارنامه و روشهای آزمودهشده تأکید دارد و گفتمان تحولخواه که معتقد است ساختارهای قدیمی دیگر پاسخگوی چالشهای جدید نیستند.
چرا اختلاف علنی شد؟
افزایش فشار افکار عمومی بر دولت در حوزههایی مانند اقتصاد، تورم، بحرانهای زیستمحیطی و تنشهای منطقهای، فضای سیاسی را ملتهبتر کرده است. در چنین شرایطی، شکافهای درونی تیم حاکم سریعتر نمایان میشوند.
قائمپناه با انتقاد از مدیران گذشته، تلاش دارد نشان دهد جناح تحولخواه قصد عبور از دوران محافظهکاری دارد. پیام او بیشتر خطاب به جوانان و نیروهای تازه اصلاحطلب است. در مقابل، عارف با دفاع از میراث اصلاحطلبی در دو دهه گذشته، نمیخواهد این جریان بهعنوان مدیریت ناکارآمد معرفی شود و نقدهای قائمپناه را ناشی از بیتجربگی میداند.
پیامدهای سیاسی اختلاف
- آسیب به انسجام دولت: در شرایطی که دولت نیازمند جبههای واحد برای مقابله با مشکلات اقتصادی است، اختلافات علنی تصویر «دولتی با چند صدا» را در ذهن مردم تقویت میکند.
- کاهش سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان: نبود اجماع درونی و اختلافات آشکار، بخشی از پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان را تضعیف کرده است.
- قطبیسازی در افکار عمومی: درگیری توییتری بهسرعت خوراک رسانهای میشود و میتواند پایگاه اجتماعی دولت را بیشتر قطبی کند.
اگر این روند ادامه یابد، دولت پزشکیان ممکن است با شکلگیری دو قطب درونی مواجه شود؛ قطب محافظهکار با محوریت چهرههایی مانند عارف و قطب تحولخواه جوان به رهبری قائمپناه.
فرصت یا تهدید؟
برخی تحلیلگران معتقدند این اختلاف میتواند فرصتی برای بازتعریف نقشها و پالایش گفتمانی باشد. رقابت درونی در دولتها گاه به تولید ایدههای تازه و چابکی در تصمیمسازی منجر میشود. اما این امر زمانی مفید خواهد بود که از حالت علنی و کنایهمحور خارج شود و به جلسات رسمی و گفتوگوی کارشناسی منتقل شود.
تنش اخیر میان جعفر قائمپناه و محمدرضا عارف را باید بهعنوان نخستین نشانه از صفبندیهای گفتمانی در دولت پزشکیان جدی گرفت. اگر این شکاف مدیریت نشود، انسجام دولت و سرمایه اجتماعی اصلاحطلبان آسیب خواهد دید. اما اگر به سمت گفتوگو و همافزایی هدایت شود، میتواند به فرصتی برای ارتقای کیفیت حکمرانی بدل شود.
- نویسنده : مینوفر چراغی



















































