به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، ایرانیان در زندگی روزمره خود بهخوبی الگوهای مصرف بهینه آب را پذیرفتهاند؛ از چرخاندن شیر ظرفشویی تا حد قطرهقطره گرفته تا استفاده از سرشیرهای کاهنده جریان و دوشهای کوتاهتر. دادههای رسمی نشان میدهد سرانه مصرف خانگی از حدود ۲۵۰ لیتر در اوایل دهه ۸۰ به کمتر از ۱۹۵ لیتر در سال ۱۴۰۲ رسیده و در تهران به مرز ۱۸۵ لیتر نزدیک شده است. این تغییرات معادل میلیاردها لیتر صرفهجویی سالانه بوده که عمدتاً به رفتارهای آگاهانه خانوارها و کمپینهای آموزشی بازمیگردد.
کمپینهای مردمی از مدارس تا رسانهها، فرهنگ استفاده دوباره از آب خاکستری و روشهای ساده خانگی را گسترش دادهاند؛ بهگونهای که بیش از نیمی از خانههای شهری از پساب حمام برای فلاشتانک استفاده میکنند و در روستاها زنان با فیلترهای ابتدایی آب را چند بار مصرف میکنند. نتیجه آن است که بیش از نیمی از خانوارها اکنون زیر الگوی ۱۵۰ لیتری وزارت نیرو قرار دارند.
با این حال، این دستاوردها تنها هفت درصد مصرف کل کشور را پوشش میدهد. بخش کشاورزی همچنان ۹۲ درصد منابع آبی را با راندمان کمتر از ۴۰ درصد میبلعد. برداشت بیرویه از سفرههای زیرزمینی فرونشست زمین را در صدها دشت رقم زده و سدهای بزرگ کشور با ذخیرهای کمتر از نصف ظرفیت در آستانه بحران قرار دارند. تغییرات اقلیمی، کاهش بارش تا ۲۰ درصد، رشد جمعیت و هدررفت ۲۵ درصدی در شبکههای فرسوده توزیع، همه عواملی هستند که تلاشهای خانگی را بیاثر کردهاند.
کارشناسان تأکید دارند که بدون اصلاح جدی در شیوههای آبیاری و مدیریت منابع، صرفهجوییهای خانگی تنها نقش مسکّن دارند. خشکسالی شدید در ۲۵ استان، نوبتبندی آب در برخی شهرها را اجتنابناپذیر کرده و چشمانداز کاهش بیشتر ذخایر زیرزمینی هشداردهنده است.
سیاستگذاران اکنون بر تعرفههای پلکانی برای پرمصرفها و سرمایهگذاری در فناوریهای نوین مانند آبیاری قطرهای تأکید دارند، اما هماهنگی بین بخشها همچنان حلقه مفقوده است. تجربه ایرانیان در خانهها نشان میدهد تغییر رفتار ممکن است، اما تا زمانی که کشاورزی و مدیریت کلان اصلاح نشود، این تلاشها همچون قطرهای در دریای بحران باقی خواهد ماند. ایران نیازمند یک تحول فراگیر در حکمرانی آب است تا دوباره جریان زندگی در رگهای کشور جاری شود.
- نویسنده : مینوفر چراغی



















































