لبوبو؛ عروسکی کوچک با تأثیری بزرگ بر بازار، سلیقه و سیاست فرهنگی ایران
لبوبو؛ عروسکی کوچک با تأثیری بزرگ بر بازار، سلیقه و سیاست فرهنگی ایران
لبوبو این روزها نماد آشفتگی بازار، غیبت سیاست‌گذاری فرهنگی و شکست تولید داخلی است. در حالی‌که نسل Z با تب سلبریتی‌ها و ترندهای اینستاگرامی به استقبال آن رفت، تولیدکنندگان ایرانی با دست‌های خالی نظاره‌گر تسلط بی‌رقیب واردات بی‌ضابطه شدند.

به گزارش پایگاه خبری تحلیلی هوژان، لبوبو دیگر فقط یک عروسک نیست؛ به پدیده‌ای فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی بدل شده که از ویترین فروشگاه‌ها تا کیف مدرسه و صفحه اینستاگرام نوجوانان ایرانی را تسخیر کرده است. این عروسک کوچک که نخستین‌بار در قالب طراحی یک هنرمند آسیای شرقی و با تولید انحصاری یک برند چینی وارد بازار جهانی شد، حالا در ایران به یکی از پرفروش‌ترین و پرحاشیه‌ترین کالاهای مصرفی کودکان و نوجوانان تبدیل شده است.

ورود لبوبو به بازار ایران با موج تبلیغات چهره‌های مشهور جهانی هم‌زمان شد؛ از ستاره‌های موسیقی پاپ کره‌ای گرفته تا سلبریتی‌های آمریکایی که با در دست داشتن این عروسک در شبکه‌های اجتماعی ظاهر شدند. همین کافی بود تا نسل Z در ایران نیز به‌سرعت جذب این ترند جهانی شود. لبوبو، با ظاهر فانتزی و ابعاد کوچک، نه تنها در میان اسباب‌بازی‌ها، بلکه در پوشاک، لوازم‌التحریر، اکسسوری‌ها و حتی پوشاک زیر نوجوانان نیز جا باز کرده است.

اما آنچه این پدیده را به موضوعی فراتر از یک ترند مصرفی بدل می‌کند، ابعاد اقتصادی و فرهنگی آن است. در شرایطی که تولیدکنندگان داخلی تنها بخش کوچکی از نیاز بازار اسباب‌بازی را تأمین می‌کنند، لبوبو با عبور از مسیرهای رسمی و غیررسمی وارد کشور شده و به‌سرعت بازار را اشباع کرده است. قیمت نسخه‌های اصلی این عروسک به چند میلیون تومان می‌رسد، اما نمونه‌های تقلبی آن با قیمت‌هایی تا ۲۵۰ هزار تومان در بازارهای شهری به‌وفور یافت می‌شوند.

در غیاب سیاست‌گذاری مؤثر برای حمایت از تولید داخلی، واردات بی‌ضابطه و قاچاق گسترده اسباب‌بازی، عملاً فرصت رقابت را از تولیدکنندگان ایرانی گرفته است. در حالی‌که کشورهای منطقه با اعمال محدودیت‌های هدفمند، صنایع فرهنگی خود را تقویت کرده‌اند در ایران نه تنها جایگزینی برای محصولات پرطرفدار خارجی تعریف نشده، بلکه زیرساخت‌های لازم برای تولید انبوه، صادرات و رقابت نیز فراهم نیست.

لبوبو تنها یکی از مصادیق این خلأ است. پیش از آن، بازار ایران شاهد موج‌هایی چون اسپینر، باربی و شخصیت‌های انیمیشنی غربی بوده که بدون هیچ مداخله فرهنگی مؤثر، سلیقه نسل‌های جدید را شکل داده‌اند. در نبود شخصیت‌های بومی و قهرمانان ملی در محصولات فرهنگی، کودکان ایرانی همچنان با چهره‌هایی چون السا و آنا بزرگ می‌شوند؛ چهره‌هایی که بیش از یک دهه است بر جلد دفترها و دیوار اتاق‌ها جا خوش کرده‌اند.

در چنین شرایطی، تولیدکننده داخلی نه توان رقابت قیمتی دارد، نه امکان سلیقه‌سازی. هزینه‌های سنگین قالب‌سازی، نوسانات ارزی، نبود حمایت‌های صادراتی و بی‌ثباتی بازار، تولید را به فعالیتی پرریسک و کم‌بازده تبدیل کرده است. در مقابل، تولیدکنندگان خارجی با بهره‌گیری از اقتصاد مقیاس و پشتیبانی دولتی، بازار ایران را به‌راحتی در اختیار گرفته‌اند.

لبوبو شاید در ظاهر فقط یک عروسک باشد، اما در واقع آینه‌ای است از سیاست‌گذاری فرهنگی، وضعیت تولید داخلی و سلیقه‌سازی در ایران. تا زمانی که برای هر حذف، جایگزینی تعریف نشود و تا زمانی که نهادهای فرهنگی در شکل‌دادن به ذائقه نسل جدید غایب باشند، بازار همچنان در اختیار محصولاتی خواهد بود که نه در ایران تولید شده‌اند و نه برای فرهنگ آن طراحی شده‌اند.

 

  • نویسنده : مینوفر چراغی