مدیریت آب با فناوری محض شکست می‌خورد؛ کشاورز باید شریک فعال باشد
مدیریت آب با فناوری محض شکست می‌خورد؛ کشاورز باید شریک فعال باشد
عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان با اشاره به شکست پروژه‌های صرفاً فناورمحور در ایران و جهان گفت: عبور از بحران آب تنها با گذار به مسیر نرم و مشارکت واقعی ذینفعان ممکن است.

عباس میرزایی، عضو هیات علمی  دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان در گفت‌وگو با خبرنگار پایگاه خبری تحلیلی هوژان با اشاره به نمونه‌های عینی از شکست پروژه‌های فناورمحور اظهار کرد: اجرای سیاست‌های صرفاً سخت‌افزاری نه تنها بحران آب را مهار نمی‌کند، بلکه می‌تواند وضعیت را بحرانی‌تر کند. راه برون‌رفت، گذار به مدیریت مسیر نرم با محوریت تحلیل رفتار و مشارکت واقعی ذینفعان است.

وی ضمن تشریح دو پارادایم کلان مدیریت آب توضیح داد: مسیر سخت با شعار تأمین آب بیشتر از طریق احداث سد، توسعه شبکه‌های آبیاری و گسترش فناوری‌های نوین پیش می‌رود. در این مسیر، نقش کشاورز منفعل است و انعطاف‌پذیری در برابر تغییرات اقلیمی پایین خواهد بود و پیامدهای زیست‌محیطی منفی نیز به همراه دارد. در مقابل، مسیر نرم بر استفاده بهینه از منابع موجود، سازگاری با کم‌آبی، ارتقای بهره‌وری و حل تعارضات تمرکز دارد. در این رویکرد، کشاورز یک شریک فعال است، قابلیت تطبیق با تغییرات بسیار بالاست و پیامدهای آن برای اکوسیستم معمولاً منفی نخواهد بود.

عضو هیئت علمی دانشگاه علوم کشاورزی خوزستان در خصوص نتایج یک مطالعه میدانی افزود: سه سیاست رایج بدون همراهی مسیر نرم به شکست منجر شده‌اند. نخست، اصلاح الگوی کشت و اجبار به محصولات کم‌آب‌بر که به دلیل کاهش بازده اقتصادی، نبود زیرساخت‌های اجتماعی و عدم انطباق با دانش فنی کشاورزان با مقاومت شدید روبرو شد. دوم، گسترش سامانه‌های نوین آبیاری که در عمل مصرف آب را افزایش داد؛ زیرا کشاورزان سطح زیرکشت را بالا بردند یا زمان‌بندی آبیاری را رعایت نکردند. حتی در برخی موارد، آب صرفه‌جویی‌شده صرف کشت محصولات آب‌بر با بازده اقتصادی بالا شد. سوم، محدودیت‌های سختگیرانه مصرف آب که اعتماد را خدشه‌دار کرد و کشاورزان را به سمت حفر چاه‌های غیرمجاز سوق داد و در برخی مناطق تبعیض بین بالادست و پایین‌دست ایجاد کرد.

میرزایی با بیان اینکه این سیاست‌ها سیستم را از پایداری دورتر کرده‌اند، تأکید کرد: تحلیل ما نشان می‌دهد این سه سیاست در کوتاه‌مدت و میان‌مدت وضعیت را از شرایط جاری هم بدتر کردند. هر یک از این سیاست‌ها مانند داروی قوی بدون نسخه مکمل است. نسخه مکمل همان حکمرانی مناسب آب است که بر پایه اراده و تعهد سیاسی، چارچوب قانونی شفاف، هماهنگی بین‌بخشی و مشارکت واقعی ذینفعان شکل می‌گیرد.
میرزایی در رابطه با راهکارهای آینده گفت: با بهره‌گیری از مدل‌های عامل‌بنیان و رفتارشناسی و استفاده از مکانیسم‌های انگیزشی هوشمند می‌توان منافع فردی و اجتماعی را همسو کرد و کاهش مصرف آب در بخش کشاورزی را محقق ساخت.

وی در پایان ضمن نتیجه‌گیری خاطرنشان کرد: دوران مدیریت آب با دستور و فناوری محض به پایان رسیده است. باید کشاورز را از یک تهدید فرضی به بزرگ‌ترین متحد مدیریت پایدار منابع آب تبدیل کنیم؛ این امر تنها با ایجاد فضای اعتماد و طراحی سیستم پاداش و جریمه هوشمند امکان‌پذیر است.

  • نویسنده : مینوفر چراغی